سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کیفیت نماز شب :

نماز شب یازده رکعت است :

1- هشت رکعت به نیت نماز شب ( چهار نماز دو رکعتی مانند نماز صبح ) ادامه مطلب...




تاریخ : پنج شنبه 90/10/15 | 1:6 صبح | نویسنده : | نظرات ()

سر قبر شخصی نوشته شده بود : کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر بدهم وقتی بزرگتر شدم متوجه شدم که دنیا خیلی بزرگ است من باید کشورم را تغییر بدم بعد ها کشورم را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم . در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم . اینک من در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم

ما امروز موظفیم :.

1.اخلاقی حسنه
2.رفتاری با متانت
3.برخوردی شایسته
4.دقت در وقت مردم
5.توسعه عدالت محوری
6.مهرورزی به بندگان خدا
7.حافظ ارزشهای انقلاب
8.صادقانه عمل نمودن
9.پرهیز از نفاق و چاپلوسی
10.سعی در نابودی جو تملق و چاپلوسی
11.نسپردن انقلاب بدست نا اهلان
12.تقویت افراد معتقد به ولایت
13.مساعدت به اقشار اسیب پذیر جامعه
14.فرو بردن خشم در محیط کار
15.دروغ منشا فساد است و دوستی دنیا سرچشمه خطاهاست

.کاش کمی مرگ راجدی تربگیریم






تاریخ : پنج شنبه 90/10/15 | 12:27 صبح | نویسنده : | نظرات ()

گفتم : خسته ای هستم که تمام درها بر من بسته است.      

گفت : وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّه ؛ و از رحمت خدا نومید مباشید .

گفتم : هرچه تلاش می کنم شکست می خورم.

گفت : وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتیلا ؛ و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند  

گفتم : از گذشته پشیمانم . آیا راه بازگشتی هست ؟

گفت : لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم ؛  از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.

گفتم : سرمایه از دست داده ام .

گفت : لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُم ؛ این بخاطر آن است که براى آنچه از دست داده‏اید تأسف نخورید .

گفتم : از آینده نگرانم .

گفت : وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ ؛ و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید.

گفتم : به کدام سو حرکت کنم ؟

گفت : سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْض ؛ به پیش تازید براى رسیدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى که پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمین است

گفتم : چگونه راه را پیدا کنم ؟

گفت : وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا؛و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‏هاى خود، هدایتشان خواهیم کرد

گفتم : شیطان نمی گذارد .

گفت : وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّه و هر گاه وسوسه‏اى از شیطان به تو رسد، به خدا پناه بر

گفتم : خدا چه کسانی را نجات می دهد ؟

گفت : ثُمَّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَوْا ؛ سپس آنها را که تقوا پیشه کردند از آن رهایى مى‏بخشیم‏

گفتم : می شود من هم از آنها باشم ؟‏

گفت : إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ ؛ خداوند، توبه‏کنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد.

 






تاریخ : دوشنبه 90/10/5 | 11:33 صبح | نویسنده : | نظرات ()

نیمه شب تابوت را برداشتند
بار غم بر شانه‌ها بگذاشتند

 


هفت تن، دنبال یک پیکر، روان
وز پی‌ آن هفت تن، هفت آسمان

این طرف، خیل رُسُل دنبال او
آن طرف احمد به استقبال او

ظاهراً تشییع یک پیکر ولی
باطناً تشییع زهرا و علی

امشب ای مَه، مهر ورزو، خوش بتاب
تا ببیند پیش پایش آفتاب

دو عزیز فاطمه همراه‌شان
مشعل سوزان‌شان از آه‌شان

ابرها گریند بر حال علی
می‌رود در خاک آمال علی

چشم، نور از دست داده، پا، رمق
اشک، بر مهتاب رویش، چون شفق

دل، همه فریاد و لب، خاموش داشت
مُرده‌ای تابوت، روی دوش داشت

آه، سرد و بغض، پنهان در گلوی
بود با آن عدّه، گرم گفت و گوی


آه آه ای همرهان، آهسته‌تر
می‌برید اسرار را، سر بسته‌تر

این تنِ آزرده باشد جان من
جان فدایش، او شده قربان من

همرهان، این لیله‌ی قدر من است
من هلال از داغ و این بدر من است

اشک من زین گل، شده گلفام‌تر
هستی‌ام را می‌برید، آرام‌تر

وسعت اشکم به چشم ابر نیست
چاره‌ای غیر از نماز صبر نیست

چشم من از چرخ، پُر کوکب‌ترست
بعد از امشب روزم از شب، شب‌ترست

زین گل من باغ رضوان نفحه داشت
مصحف من بود و هجده صفحه داشت

مرهمی خرج دل چاکم کنید
همرهان، همراه او خاکم کنید

علی انسانی

 

http://snd.tebyan.net/1387/02/20080518180814853.mp3

 






تاریخ : دوشنبه 90/10/5 | 11:14 صبح | نویسنده : | نظرات ()

می روم بار دگر مستم کند.....بی سر و بی پا و بی دستم کند

می روم کزخویشتن بیرون شوم...... در پی لیلا رخی مجنون شوم

 






تاریخ : یکشنبه 90/10/4 | 1:41 عصر | نویسنده : | نظرات ()

یوسف گم شده ی فاطمه
به هرکی گفتم خونه مولام کجاست....
یه جوابی بهم داد شرمنده شدم
.......گفت تو میگی من غلام مهدی ام.....اون وقت آدرس خونه اربابت رو نداری؟

یک جرعه ز دیدنت بنوشان....


دلم بحال دلم سوخت
بس که هر شب و روز
گرفت این دل غرق به خون
بهانه تو.....



هر جمعه غروب دل خراب است
چون تشنه در انتظار آب است



آقا جان بگو جواب دلم رو چی بدم
هر دم ازم سوال میکنه
هر دم ازم جواب میخواد
حرف دلم اینه:
نوکر رخ ارباب نبیند سخت است
شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است
لب تشنه اگر آب نبیند سخت است

ابن الحسن...ارباب جان!

 مهربونم کی میای درت بجونم ...ازخدا همیشه می خوام که بیای تا وقتی که من جوونم...

.گر نیایی حقیر می میرم...

خودت دعا کن که این دل بمیرد یا که بمونه...آرزوی اول من التماس آخر من این است که موقع مرگم قدمهای نازنیتو رو بگذاری روی چشمانم...

بدون عشق تو مولا زندگی صفایی نداره به والله...

بمیرم مولا جان که ازچشماتون اشک غم می باره...آقاجان این روزا دلامون بدجوری تنگه...یه بغض سنگینی توگلوم  رسوب کرده نمی دونم این تاسوعا وعاشورا رنگ دیگه ای برام داشته مولا...

خداکنه که همینطور باشه...بحق زینت دوش نبی بفریاد دل سیاهم برس ارباب...

سه صلوات هدیه به آقا
امام زمان (عج)


التماس دعا

 






تاریخ : جمعه 90/10/2 | 6:9 عصر | نویسنده : | نظرات ()

 


فضای این دل دیوانه، گرفته بوی گل نرگس

دلم نشسته چو پروانه، در آرزوی گل نرگس

سزد ز غصه بمیرم من، ز درد غربت و تنهایی

همیشه ذکر فرج دارم، ولی چرا تو نمی آیی

منم که زشت وسیه چهره، تو در نهایت زیبایی

منم فقیر فقیرانم، تو در نهایت دارایی

چه می شود بشود روزی، سراغ خیمه سبز تو

که روزیم بشود روزی، طعام خیمه سبز تو

دوباره پای گنهکارم، به بزم عشق تو واگشته

سرم به زیر و شکسته دل، دو دیده پر زحیا گشته

ز قطره قطره ی اشک من، ببین که بوی تو می آید

دو دست خسته و لرزانم، به سمت و سوی تو می آید

ابا صالح، اباصالح، اباصالح یا اباصالح

 






تاریخ : سه شنبه 90/9/29 | 9:37 صبح | نویسنده : | نظرات ()

 

کلمه دنیا 115 بار و کلمه آخرت نیز 115 بار تکرار شده‏است.کلمه گیاه 26 بار و کلمه درخت هم 26 بار،کلمه تابستان گرم 5 بار و کلمه زمستان سرد نیز 5 بار،زکات 32 بار و برکت هم 32 بار، شراب 6 بار و مستی هم 6 بار، فقر 13 بار و ثروت هم 13 بار، فرشته 88 بار و شیطان هم 88 بار، بهشت 77 بار و جهنم هم 77 بار، شیاطین 68 بار و ملائک هم 68 بار، حیات 71 بار و کلمه موت هم71 بار در قرآن استفاده شده است.

.کلمه یوم به معنای روز به صورت مفرد 365 بار به تعداد روزهای سال شمسی در قرآن به کار رفته‏است و به صورت تثنیه و جمع 30 بار به تعداد روزهای ماه، کلمه شهر به معنای ماه، 12 با در قرآن دیده می‏شود، یعنی درست به تعداد ماه‏های سال، کلمه الساعه در قرآن 24 بار به کار رفته‏است. «سماوات السبع» یا «سبع سماوات» یا «هفت آسمان» 7 بار استفاده شده است. سجده و مشتقات آن 34 مرتبه به کار رفته که برابر مجموع سجده‏های 17رکعت نماز شبانه روزی است. مشتقات وحی به تعداد اوصیای الهی 12 بار به کار رفته‏است. لفظ شیعه و مشتقاتش 12 بار و مشتقات فرقه 72 بار به تعداد 72 فرقه اسلامی به کار رفته‏است.

ساختمان ژن انسان‏ها بستگی به نوع کروموزوم‌هایی دارد که در ژن موجود است. فرق میان زن و مرد در نوع 23 جفت کروموزومی است که در ژن هر کدام موجود است. در هر انسان مؤنث 23 جفت کروموزم xx و در هر انسان مذکر 23 جفت کروموزوم xy وجود دارد. در قرآن کریم هم 23 بار اسم زن و 23 بار اسم مرد به صورت واضح به کار رفته‏است

 






تاریخ : یکشنبه 90/9/27 | 2:24 عصر | نویسنده : | نظرات ()

سالها بود که من راه نمی دانستم
مست میرفتم و از چاه نمی دانستم
چیزی از معجزه  والله نمی دانستم
نیمه شب بود ودلم...  آه نمیدانستم

گوییا قلب من ازدرد کسی خون شده بود
خسته بودازهمه ویک شبه مجنون شده بود

رفتم ازخانه که شبگرد خیابان بشوم
اصلاً انگار بنابود که انسان بشوم
مثل مردم شوم و لایق باران بشوم
غرق دریای غم حضرت جانان بشوم

دسته ای رد شد ازاین کوچه دلم غوغاشد
چرخ می زد علم و سینه زنی برپاشد

تازه فهمیده ام ازچیست دلم غم دارد
کوچه درکوچه جهان شور محرم دارد
بازاین شور عظیمیست که آدم دارد
نوحه خوان گفت که این قافله حُر هم دارد

من به مولای خود ازحیله ی گندم گفتم
بی خود ازخود شدم وبا دَمِ مردم گفتم:

امشبی را شه دین درحرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سُم اسبان است
((مکن ای صبح طلو...)) سینه ی ما ویران است
((مکن ای صبح طلو...)) چشم جهان گریان است

"ماتم کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعیست که جانها همه پروانه ی اوست"



ناگهان دردل من شعشعه زد نورحسین
سینه ام سرخ شد ازهروله و شورحسین
به دلم زد که غمم بوده به دستورحسین
باید آدم بشود وصله ی ناجورحسین

"دوش وقت سحر ازغصّه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند"

بی خبرغرق غمی مبهم وآرام شدم
محو سنج وکتل وبیرق و دمّام شدم
آنقدر مست شدم تا که خودم جام شدم
بعد ازآن بود که یک نوکرخوشنام شدم

قسمت این بود که همگام مسیرش بشوم
قسمت این بود ظهیرانه اسیرش بشوم

قسمت این بود که من مثل هزاران دیگر
به خودم آیم وعاشق بشوم تا آخر
باید ازخود بروم سمت خودی زیباتر
باید ازخودبروم... آه شده وقت سفر

بعد یک عمرخودش خواست نباشم گمراه

هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله...






تاریخ : شنبه 90/9/26 | 4:52 عصر | نویسنده : | نظرات ()

دلم هوای کربلا کرده کربلای شهیدان کربلای جنوب دلم هوای خاک کرده خاک جنوب خاک که نمی شودگفت قدم به قدم آن جسم شهدان است که بدنشان پودرشده وخاک آنجا راعطرآگین کرده

خاک ،زمین ،زمینی که انگارقطعه ای ازبهشت است .دلم هوای کربلا کرده، کربلای طلائیه. می گویند:آسمانش پرستارست ومن میگویم این بدن های تکه تکه شهداست که آنجاراپرستاره کرده است

انگارکه ستاره هابرطواف آمده اند،طواف بدن های اربااربا،طواف دستان ازبدن جداشده، طواف چشم های به زمین افتاده، طواف سرهای ازبدن جداشده ،طواف پیروان حضرت عباس وسیدشهدا ،طواف لبیک گویان به هل من ناصرینصرنی

دلم تنگه برای غریبانی که که همدم تنهایی آنهاامام زمان بود

ای کاش توفیق زیارتی نصیبمان شود

 






تاریخ : جمعه 90/9/25 | 2:34 عصر | نویسنده : | نظرات ()
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • پینگ پنگ