سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عــــــــــــلی اکبــــــــــــر

زده است بوسه پدر، صورت پسر کمتر
و دیده است پسر، گریه پدر کمتر

شبیه وقت تلاقی رود با دریا
شده است فاصله این دو همسفر کمتر

زبان به کام گرفتند و خلق می پرسند
که تشنه است پدر از پسر مگر کمتر؟

برو ولی کمی آهسته‌تر قدم بردار
که دیده می‌شوی از پشت چشم تر کمتر

پیمبری تو ولی دشمنت کند اعجاز
سر شکافته‌ات نیست از قمر کمتر

نمک به زخم مزن بین دشمنان و، بزن
به پیش چشم من ای عشق! بال و پر، کمتر

و تکّه‌های تو را روی دست می بردم
نشسته بود اگر بر تنت تبر کمتر

تمام هستی خود را فدای حق کردی
چنین معامله‌ای می‌کند بشر کمتر

در آستان تو گشتم هزار بار و نشد
ز آب چشمه ذات تو کام درکم تر

منبع؛http://artna.org






تاریخ : پنج شنبه 94/7/30 | 7:14 عصر | نویسنده : | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • پینگ پنگ