سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اولین سفر ده روزه من وهمسرم چندروزیست که به پایان رسیده است سفری از طرف حوزه آقایون که تعدادی از خانم هاراهم بردند

سفری با خوشی ها وسختی هایی که تاحالا تجربه نکرده بودم  قطار اتوبوسی 12 ساعته که 13 ساعته مارا رسوند(بجای هواپیماویابهترین قطارکه همیشه پدر مارامیبرد) ورفتن به یک حسینیه  بسیار کثیف که هرچه  میگذشت بیشتر پی میبردیم(بجای یک هتل خوب) ومن که خیلی پاستوریزه بودم چون نمی دونستم کجا دارم میرم نه ملحفه ای برده بودم نه قاشق چنگالی و...

اما گذشته از این ها همیشه فکرمیکردم دهههههه روز کنار امام رضا بودن چه مزه ای داره اما آدم متوجه نمیشود تا زمانی که خودش برود وببیند ان موقع است که وقتی سلام میدهی از خوشحالی میخندی وگریه میکنی وقتی خدا حافظی میکنی میخندی وگریه میکنی چون میدانی فردا دوباره برمیگردی حرم. ده روز آب سقا خانه مینوشی ومیگویی قربون کبوترهای حرمت امام رضا قربون این همه لطف وکرمت امام رضا...
وچقدر لذت بخشه بعدنماز روبه حرم بکنی وبه امام سلام بدی 

اما امان از وداع .امان از خداحافظی .وقتی گنبد را ببینی وبدانی دیگر به زودی ان رانمیبینی...
ده روز کبوتر حرم بودی وامام پذیرایت...

امان از فراق...
راستی یادم رفت بگویم انجا همراه خانم هایی که با مابه مشهد آمده بودند دختر سه ساله ای بود بین خودمان بماند خیلی شیرین زبان بود
بین خودمان بماند روسری وچادر خیلی بهش می امد
بین خودمان بماند گوشوارهایش خیلی بهش می امد
بین خودمان بماند دخترهابابایی هستند
بین خودمان بماند ...

اللهم رزقنا کربلا






تاریخ : جمعه 92/6/1 | 3:40 عصر | نویسنده : | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • پینگ پنگ