یازهراگفتیم وعشق آغاز شد
راهی اعتکاف شدیم ومدد گرفتیم ازامام علی
ودرشهادت حضرت زینب فهمیدیم
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
روز سوم اعتکاف نزدیک اذان مغرب بود دل های گرفته وچشمان اشکباروروضه حضرت زینب...
اسم حضرت زینب که می آید دل هاهمه کربلایی میشودوای به روزی که بعدازروضه عمه سادات شهید بیاورندجلوی چشمانت،انگار کربلا مجسم میشودجلوی چشم
دوباره روضه تکرار میشود داستان خواهر وبرادر، مادر وپدرچند تکه استخوان باقی مانده ازجگر گوشه آنها.
اماصد امان ازجدایی ودردفراق که خود روضه جان گداز دارد
ای کاروان آهسته ران کآرام جانم میرود
گویابه قلب آسمان آن مهربانم میرود
اینجابودکه فهمیدم عشق رابه بها میدهند
باید باید چون زینب صبوری کنی تادرخلوت انس جایت دهند***چو حسین جان دهی تابهشت جایت دهند
(زهرا)
تاریخ : پنج شنبه 91/3/18 | 7:15 عصر | نویسنده : | نظرات ()