من بسان نخل های جنوبم
زمانی سرسبزی داشتم دلی خوش
کمی که قدبرافراشتم
دیگربرایم نه سری ماندنه دلی
آن زمان که دیدم زمینم پرگشته ازترکش خون
ومن دلخون
ریزنوشت1:تقدیمی به فرزندجانبازکه ازوقتی توجهشان به اطراف جمع شدپدری دیدن بروی تخت
ریزنوشت2:تقدیم به دوست خوبم فاطمه
(دست نوشته زهرا)
تاریخ : چهارشنبه 91/1/16 | 10:44 صبح | نویسنده : | نظرات ()