آن روز بگشوده بال وپر
باسربه سوی وادی خون رفتی
وگفتی:
((دیگربه خانه بازنمیگردم
امروزمن به پای خودم رفتم
فردا
شایدمرابه شهربیاورند
-برروی دست ها-))
اما
حتی تورابه شهرنیاوردند
گفتند:
چیزی ازاوبه جای نمانده است
جزراه ناتمام
ریزنوشت:تصویربرای معراج شهداست
تاریخ : پنج شنبه 91/1/3 | 9:3 عصر | نویسنده : | نظرات ()