درقسمت قبل مطالبی را راجبه نفس وروح نوشتم دراین قسمت به خواب میپردازم که رابطه مستقیم بانفس وروح آدمی دارد
درباره خواب چیزهای زیادی خوانده وشنیده ایدتفسیرها،تاویلها،کتابهاولی بحثی رامیخواهم به طورعملی درباره خواب بنویسم ازکتاب انسان وخدای دکترچمران
به طورخلاصه خواب رابه سه قسمت زیرتقسیم بندی کرده اند
قسمت اول خواب جسمانی که ادامه حیات روزمره است مانندچرخ لنگری که پس ازخاموشی موتوردوسه دوردیگرهم میگرددتابایستد وقتی انسان سربربالش میگذاردومیخوابدهنوز اعصاب واحساسات وتمایلات اودرحرکت هستنداین نوع خواب عادتا دراول شب به وقوع می پیونددیعنی انسان درساعات اول ودوم پس ازخواب ازاین خواب هامیبیندمثلا اگرمدیرمدرسه هستیداحساس می کنید،شاگردان آمدندوشلوغ میکنندو...ماازاین دست خواب ها زیادمی بینیم اما چون سرشب است وبعدخواب ماسنگین سنگین ترمیشودفراموش میکنیم با اشعه آلفا وگاما که ازمغزمتساطع میشودمیشودشدت خواب رااندازه گیری کرددرآن ساعات اول انگارهنوز وجدان آدمی به خواب نرفته ونیمه خواب است.بعدازحدوددوساعت خواب آدمی یکباره ازخواب می پرد(به دلیل طولانی بودن دلیل پریدن ازخواب صرف نظرشده)ودوباره به خواب میرود
قسمت دوم خواب ،خواب نفسانی است.خواب نفسانی زمانی است که انسان به طورکامل درخواب فرورفته است وکلیه حواس پنجگانه اش ازکارافتاده است وضمیرنابخوداواوج گرفته استدر این نوع خواب احساست وتمایلات کوفته شده درداخل وجدان آدمی،ازضمیرنابخودبیرون آمده وتجلی میکند.این خواب یک خواب عکس العملی است ومانندقبلی استمراری نیست،عکس العمل اعمال روزانه است.مثلا شخصی درروز موردظلم شخص دیگری قررگرفته است ولی چون زورش به اونرسیده درخواب میبیندکه داردکاراون فردظالم راجبران میکند،برای همین است که افرادوقتی ازخواب بیدارمیشونداحساس خوشایندی دارندزیراعقده درونیش آزادشده وازبین رفته است.پس این احساس نشاط فقط برای خستگی های جسمانی روزانه نیست.این خواب ،خواب ارزشمندی است زیراروانشناسان معتقدندخیلی ازبیماری های روحی وروانی افرادرابااین نوع خواب میفهمندوتحلیل میکنند وراه حلی برای بیمارپیدامیکنند
قسمت سوم خواب،خواب روحانی است.بعدازدوسه ساعت خواب آدمی یکباره ازخواب بیدارمیشودودوباره به خواب میرودواین بعدازآزادشدن عقده های درونی است واغلب اوقات این خواب ،نزدیک سپیده صبح است،یعنی تا بخواهداین پروسه ها انجام گیرد وقلب وضمیردرونی آدم ازقیداین عقده هاآزادشود نزدیک صبح شده است دراین خواب پدیده هایی به وجودمیآیدکه باهیچ دلیل علمی ومنطقی قابل تحلیل نیست آدمی خواب هایی میبیندکه ازآینده خبرمیدهد،آینده ای که باهیچ حساب احتمالاتی نمی توان آن راپیش بینی کرد.خواب اول ودوم باگذشته انسان سروکارداشت اما این خواب بکلی مستقل است وبرای این خواب بایدمنبعی غیرازجسم ونفس وجودداشته باشدهرکس درزندگی این رابرحسب پاکی قلبش کم وزیادتجربه کرده است برای مثال خانمی خواب میبیندبه وسیله ای احتیاج پیداکرده است،ازچندخیابان میگذردازشخصی کنارکوچه ای سوال میکند ومغازه موردنظرمیرودوخریدمیکند،این خواب رابرای همسرش تعریف میکند بعدازچندروز به همان وسیله احتیاج پیدامیکندوتمام اتفاقات که درخواب دیده بودبرای اومی افتد،عده ای از فلاسفه می گوینداین تصادف است ،احتمالات است ،اما برحسب احتمالات نمیتوان گفت افراد درخواب حتی اسم خیابان ها رادرست میبینندحتما بایددلیل ومنبعی داشته باشدونفس جسم نمیتواندآن منبع باشدچون ازآینده خبرمیدهدوآنچه درصددبیانش هستیم آن هست که این منبع فقط میتواندروح باشد چون روح امرخداست وزمان ومکان ندارد.برای خداچون زمان صفراست پس روح هم بعدزمان ومکان نداردبنابراین کسی که باروح خود رابطه اشراقی والهامی برقرار کرده همه زمان هاومکان ها یکی است واقلامیتواندباخواب خودخبربیاوردازآینده ،خواب های صحیح. مادیون سعی دارند این راانکارکنندولی بادلایلی که گفته شد چیزهایی که درآینده اتفاق می افتدبراساس حساب احتمالات محال است
(برای خواندن قسمت قبل به آرشیو خودشناسی مراجعه کنید)