الهی ای مرا آرامش دل - - - - فروغ یاد تو آسایش دل
تو ای صورتگر و نقاش آدم - - - - تو ای نور و صفای بزم عالم
مرا این افسرده را سوز و بیان ده - - - - ز لطف خود مرا خط امان ده
در این درگه که اگر چه روسیاهم - - - - گرفتار هوس غرق گناهم
ترا بر بندگی من عهد بستم - - - - ولی این عهد و پیمان را شکستم
سپردم من به عصیان نقد ایّام - - - - توان و تاب من رفت ای دلارام
گذشت از من بحسرت زندگانی - - - - فرو افتادهام در ناتوانی
اگر آتش ز عصیانم فروزد - - - - من و عالم ز قهر تو بسوزد
اجل گر جان این افتاه گیرد - - - - باندوه و ندامت او بمیرد
پر و بال عبادت را شکستم - - - - در رحمت بروی خویش بستم
پریشان و فقیر و بی قرارم - - - - اسیر و بینوا و خوار و زارم
امید دل کنون من دود آهم - - - - ز رحمت کن نظر من بیپناهم
دلم از برق رحمت بر فروزان - - - - تمام هستیم در عشق سوزان
بود مسکین کمینه بنده تو - - - - ز عصیان تا ابد شرمندة تو
درباره وب
نویسندگان
فال حافظ
رتبه الکسا
ویژه اسلایدتم
لینک دوستان
برچسبها وب
ساعت
تاریخ : سه شنبه 90/12/2 | 1:11 صبح | نویسنده : | نظرات ()
آخرین مطالب
جستجو
ذکر ایام هفته
ربات مترجم
آرشیو مطالب
حامیان اسلایدتم
امکانات وب
بازدید امروز: 142
بازدید دیروز: 37
کل بازدیدها: 431176